// ------------------------------------ این پست به دلایلی پاک شد. (یاد گرفته بودم پاک نکنم. شرمنده ام استاد. من شاگرد خوبی نبودم) --------------------------------------//
پ . ن6 : ایده ای به ذهنم رسیده می خوام درباره اش بنویسم. ازتون کمک فکری می خوام. شرحش اینه که : فرض کنین یه روز خیلی معمولی، توی جایی که همیشه هستین، مثل مدرسه یا دانشگاه یا محیط کار، مشغول انجام کار همیشگیتون هستین. (کاری همیشگی خودم نشستن توی لابی دانشکده اس. اتفاقا این ایده هم همون جا به ذهنم رسید) بعد ناگهان خیلی اتفاقی خودتون رو میبینین که از در وارد شدین (خودتون، نه یه نفر خیلی شبیه شما) مطمئنا در لحظه اول به شدت جا می خورین (همون چت زدن) بعد اون خودتون که از در اومده تو، شما رو میبینه و اون هم به شدت دچار بحران هویت میشه (خب آخه اون هم خود شماست دیگه. از هیچی خبر نداره) توی این موقعیت چی کار می کنین؟ لازم به ذکر هست که بقیه اطرافیانتون هم مثل شما بی خبر، از هفت دولت آزادن. منتظر نظراتتون هستم. پ . ن 7 : ای کاش "ای کاش" هایم را می شنید.
|