
روان نویس طورماطوری، هیولای کوچولوی من، اجی مجی لا ترجی... راه بیفت و بنویس...
: در خدمتم ارباب ... چی میل دارین بنویسم؟
خوب منوی این هفته چیه؟
: - نوشتن راجع به حالت دل زدگی از دانشگاه،
- نوشتن راجع به اینکه همه مثل هم هستن،
- نوشتن راجع به چیزای غریبی که هیچ کس هیچی نفهمه،
- پیچیده نویسی در حدی که منظورت وارونه بشه ،
- چندین بیت لیریک مکش مرگ مایی،
- نوشتن راجع به اینکه ...
خوب بسه ... این منو رو ده بار خوندم قبلا، حوصلهام سر رفت. یه خاطره تعریف کن دور هم باشیم!
: یه روز در خانه نشسته بودم داشتم تخمه می شکستم ...
پ . ن : از هر گونه احساس نسبت به بقیه تهی ام. پ . ن 2 : اون قمریه داره خودشو محکم تر می کوبه به قفسه سینه ام. پ . ن 3 : اونقدر ( باران که می بارد ) رو با صدای بلند گوش دادم که سر درد گرفتم و قرص خوردم. پ . ن 4 : کاش ( یکی بود یکی نبود ) اول قصه ها نبود. پ . ن 5 : (یه دوست) عزیز. متاسفم. بیشتر از این نخواه. پ . ن 6 : عیدتون هم مبارک.
|